کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سود و زیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سود و زیان
لغتنامه دهخدا
سود و زیان . [دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نفع و ضرر : تکاپوی مردم بسود و زیان بتا و مدو هر سویی تازیان . ابوشکور.بدو شاد شد کشور خوزیان پر از مردم و آب و سود وزیان . فردوسی .چنین داد پاسخ کز ایرانیان مدارید باز ایچ سود و زیان . فردوسی .ومنصور [ دوان...
-
سود و زیان
فرهنگ گنجواژه
متضاد . زبان پهلوی sud ud ziyan.
-
سود و زیان
فرهنگ گنجواژه
متضاد، منفعت و ضرر، برد و باخت.
-
واژههای مشابه
-
سُودٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سياهان (جمع اسود)
-
سود بخشیدن
واژگان مترادف و متضاد
فایدهداشتن، موثر بودن، تاثیر گذاشتن، نتیجه دادن، نتیجهبخش بودن
-
سود کردن
واژگان مترادف و متضاد
درآمد داشتن، عایدی داشتن، بهره یافتن، منفعت بردن، نفعبردن
-
کربنات سود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: carbonate de soude] (شیمی) karbonātsud نمک قلیا؛ جوهر قلیا.
-
سود خوردن
فرهنگ فارسی معین
(خُ دَ) (مص ل .) ربا خوردن .
-
نمک سود
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مف .) گوشت یا هر چیز دیگر که آن را در نمک خوابانده باشند.
-
سود بخشیدن
لغتنامه دهخدا
سود بخشیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) سود دادن .
-
سود برداشتن
لغتنامه دهخدا
سود برداشتن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) انتفاع . (المصادر زوزنی ). سود بردن .
-
سود دادن
لغتنامه دهخدا
سود دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) سود بخشیدن . مفید شدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
سود ناویژه
لغتنامه دهخدا
سود ناویژه . [ دِ ژَ / ژِ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفع غیرخالص . (فرهنگستان ).
-
سود ویژه
لغتنامه دهخدا
سود ویژه . [ دِ ژَ / ژِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفع خالص . (فرهنگستان ).