کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوت وکور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سه سوت
لهجه و گویش تهرانی
سریع
-
سوت سوتک
لهجه و گویش تهرانی
سوت کوچک.
-
سه سوت
واژهنامه آزاد
سریع، فوری، در سه شماره
-
duct flute, whistle flute, fipple flute
نایهای سوتدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از نایهای سردمشی که دارای سرمجرای هوا هستند
-
portable whistle post
علامت سوت قابلحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامت سوتی که پیش از محوطۀ کاری کارگران بر روی خط گذاشته میشود
-
سوت و کور
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (ص مر.) (عا.) 1 - کساد، بی رونق . 2 - بی سر و صدا، ساکت .
-
سوت و کور
لغتنامه دهخدا
سوت و کور. [ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) بی مردم . بی آواز و سخن و جای خالی یاجایی ساکت و بی سروصدا. (یادداشت بخط مؤلف ): عروسی سوت و کوری بود؛ یعنی بی ساز و آواز و بی سر و صدا.
-
سِر و سوت
فرهنگ گنجواژه
خبر،اسرار.
-
سوت و خالی
فرهنگ گنجواژه
سوت و کور.
-
سوت و فوت
فرهنگ گنجواژه
دعا خواندن.
-
سوت و کور
فرهنگ گنجواژه
بی رونق، ساکت.
-
سوت و کور
لهجه و گویش تهرانی
بی رونق
-
واژههای همآوا
-
سوتوکور
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیسروصدا، خاموش، ساکت ≠ شلوغ، پرهیاهو ۲. بیفروغ، بینور ۳. بیرونق، راکد، کساد ۴. بیشوروحال، افسرده
-
سوت و کور
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (ص مر.) (عا.) 1 - کساد، بی رونق . 2 - بی سر و صدا، ساکت .
-
سوت و کور
لغتنامه دهخدا
سوت و کور. [ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) بی مردم . بی آواز و سخن و جای خالی یاجایی ساکت و بی سروصدا. (یادداشت بخط مؤلف ): عروسی سوت و کوری بود؛ یعنی بی ساز و آواز و بی سر و صدا.