کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سوا کردن
مترادف و متضاد
۱. جدا کردن
۲. از هم جدا کردن
۳. انتخاب کردن، برگزیدن، دستچین کردن
دیکشنری
demarcate, intervene, part, select, sift, single, sort, try
-
جستوجوی دقیق
-
سوا کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا کردن ۲. از هم جدا کردن ۳. انتخاب کردن، برگزیدن، دستچین کردن
-
سوا کردن
لغتنامه دهخدا
سوا کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جدا کردن . انتخاب کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
سوا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نوع
-
سوا کردن
لهجه و گویش تهرانی
رها کردن:از خودش باد سوا می کرد/جدا کردن:خرج را ()،آخور را()
-
واژههای مشابه
-
سَوا
لهجه و گویش بختیاری
savâ جدا.
-
سَوا
لهجه و گویش تهرانی
بغیر از، جدا از، به جزء
-
سَوا سَوا
لهجه و گویش بختیاری
savâ savâ جداجدا.
-
شاخ سوا
لغتنامه دهخدا
شاخ سوا. [ س ِ ] (اِخ ) کوه سرکوتل واقع در خط سرحدی مغرب ایران بین لادین و کوه مرغاب . (جغرافیای سیاسی ایران کیهان ص 41). و رجوع به جغرافیای مفصل غرب ایران ص 136 شود.
-
پَس سُوا
لهجه و گویش بختیاری
pas-sovâ پسفردا.
-
سَوا آویدن
لهجه و گویش بختیاری
savâ âvidan جدا شدن.
-
سُوا سُوْ
لهجه و گویش بختیاری
sovâ sov فردا صبح.
-
سُوا شوو
لهجه و گویش بختیاری
sovâ šow فرداشب.
-
پس سُوا سُوْو
لهجه و گویش بختیاری
pas-sovâ-sow پسفردا صبح.
-
پس سُوا شُوو
لهجه و گویش بختیاری
pas-sovâ-šow پسفردا شب.