کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سهیلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سهیلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: soheylā) (عربی) نرم ، ملایم ؛ به علاوه (مؤنث سهیل) ، ← سهیل .
-
سهیلا
فرهنگ نامها
ریشه عربی - به معنای نرم، لطیف، ملایم
-
سهیلا
واژهنامه آزاد
ریشه عربی - به معنای نرم، لطیف، ملایم
-
سهیلا
واژهنامه آزاد
سازگار
-
جستوجو در متن
-
سها
واژهنامه آزاد
سهیل اولی یا اول؛ سهیل انثی(مونث)؛ مخفف سهیلا؛ سهیلای کوچک؛ به معنی آسمان پنهان؛ سازگار مخفی.
-
منکح
لغتنامه دهخدا
منکح . [ م ُ ک ِ ] (ع ص ) نکاح کننده . وصلت دهنده . بجای آورنده ٔ مراسم تزویج : ایهاالمنکح الثریا سهیلاعمرک اﷲ کیف یلتقیان . (مرزبان نامه چ 2 بارانی ص 136).رجوع به انکاح شود.
-
لطیم
لغتنامه دهخدا
لطیم . [ ل َ ] (ع ص ، اِ) اسب سپیدرخسار. (منتهی الارب ). اسب سفیدروی . (منتخب اللغات ). اسب یکروی سپید. (منتهی الارب ). یک سوی روی سپید. آنکه یک طرف روی او سفید باشد. (منتخب اللغات ). ج ، لُطم . (منتهی الارب ). آن اسب که یک سوی روی او سفید بود سفیدی ...
-
نابغه ٔ جعدی
لغتنامه دهخدا
نابغه ٔ جعدی . [ ب ِ غ َ ی ِ ج َ ] (اِخ ) از شاعران قوی طبع جاهلیت و اسلام است . در نام و نسب جعدی اختلاف است . ابوالفرج اصفهانی نام او را حیان بن قیس بن عبداﷲ... آورده است و صاحب ریحانة الادب : قیس بن عبداﷲ، یا قیس بن کعب بن عبداﷲ . و صاحب قاموس الا...