کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سهو و نسیان کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سهو و نسیان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خطا
-
جستوجو در متن
-
لیثرغس
لغتنامه دهخدا
لیثرغس . [ ث َ غ ُ ] (معرب ، اِ) نسیان و فراموشی . (برهان ). لیثرغس سرسام سرد را گویند و این لفظ یونانی است و ترجمه ٔ او به تازی نسیان است و نسیان فرامشت کاری است و اهل یونان این علت را این نام از بهر آن کردند که نسیان از لوازم این علت است . (ذخیره ٔ...
-
نساوة
لغتنامه دهخدا
نساوة. [ ن ِ وَ ] (ع مص ) فراموش کردن . (از منتهی الارب ). نسی . نسیان . نسوة. رجوع به نسی و نسیان شود.
-
نسیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] nesyān فراموش کردن؛ فراموشی.
-
نسیان
لغتنامه دهخدا
نسیان . [ ن َس ْ / ن ِس ْ ] (اِ) مخالفت . خلاف کردن . (برهان قاطع) (آنندراج ). مخالفت . (صحاح الفرس ) . || (ص ) مخالف . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (اوبهی ) : من آنگاه سوگند نسیان خورم کز این شهر من رخت برتر برم .بوشکور.
-
نسیان
لغتنامه دهخدا
نسیان . [ ن ِس ْ ] (ع اِمص ) فراموشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (غیاث اللغات ). فرامشت کاری .(ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). وهل . (منتهی الارب ). مقابل حفظو ذکر و یاد. فروشدن از خاطر. فرامشتی : تو را نفس کلی چو بشناسی او رانگه دارد از جهل و نسیان و ع...
-
وهل
لغتنامه دهخدا
وهل . [ وَ هََ ] (ع مص ) سست گردیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || ترسیدن . || غلط کردن و سهو نمودن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (تاج المصادر) (آنندراج ). || فراموش کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || فراموش شدن . (تاج المصادر...
-
نسیان کده
لغتنامه دهخدا
نسیان کده . [ ن ِس ْ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) مکان فراموشی . (آنندراج ). فراموشخانه . جای غفلت و فراموشی : نسیان کده ٔ جهانیان رایاد تو به خیر اگر کنی جا.واله هروی (از آنندراج ).
-
چاه نسیان
لغتنامه دهخدا
چاه نسیان . [ هَِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چاه خراب و بی آب . (آنندراج ) (غیاث ). چاه خموشان . (آنندراج ). چاه فراموشان . (آنندراج ) : از مروت نیست تا لب تشنگان را سوختن آخر آن چاه زنخدان چاه نسیان میشود.صائب (از آنندراج ).
-
فرامشتکاری
لغتنامه دهخدا
فرامشتکاری . [ف َ م ُ ] (حامص مرکب ) فراموشکاری . (یادداشت به خط مؤلف ). نسیان : نسیان فرامشتکاری است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به فرامشت و فراموشکاری شود.
-
تهاون کردن
لغتنامه دهخدا
تهاون کردن . [ ت َوُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تحقیر کردن و اهانت نمودن و غفلت کردن . (ناظم الاطباء) : گفتند بدین تهاون که بر ایشان کرد و بی نیازیی که از ایشان نمود همگان بصورت ملازمت کنند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 67).کو تهاون کرد در تعظیمهاتا که زآن نسیا...
-
نابود کردن
لغتنامه دهخدا
نابود کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نیست کردن . معدوم کردن . ناپیدا کردن . (ناظم الاطباء). افناء. اطاحة. استهلاک . (منتهی الارب ). اعدام . محو کردن . ازبین بردن . از میان برداشتن . فانی کردن : هر چند که شاه نامور باشدنابود کنی نشان و نامش را. ناصرخسرو...
-
blunders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباهات، اشتباه بزرگ، اشتباه لپی، سهو، خطا، خبط، اشتباه کردن، کوکورانه رفتن، سهو کردن، دست پاچه شدن و بهم مخلوط کردن
-
blundered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه گرفته شد، اشتباه کردن، کوکورانه رفتن، سهو کردن، دست پاچه شدن و بهم مخلوط کردن