کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنگ و سقط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
altar-stone
بَروارهسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تختهسنگی که از بخشی از آن بهعنوان برواره استفاده میشده است
-
sialolith, salivary calculus, salivary stone, ptyalolithiasis
بزاقسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سنگی که در غده یا مجرای بزاقی تشکیل میشود
-
monolith
تکسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی افراشتهسنگ غالباً به شکل هِرمسنگ یا میلسنگ یا ستون یا هر سازۀ یادمانی یا کندهکاریشده
-
volcanic rock
سنگ آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ حاصل از سرد شدن گدازه یا دیگر مواد خروجی آتشفشان
-
protolith
سنگ آغازین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ دگرگوننشدهای که میتواند منشأ سنگ دگرگونی خاصی باشد
-
limestone
سنگآهک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ رسوبی با منشأ شیمیایی یا زیستشیمیایی که بیشتر از کلسیمکربنات تشکیل شده باشد
-
calcareous rock
سنگ آهکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی سنگ رسوبی با مقدار قابلتوجهی کلسیمکربنات
-
bed rock
سنگ بستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که معمولاً در زیر مواد سست سطحی یا خاک قرار دارد
-
extrusive rock
سنگ بیرونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که حاصل انجماد مواد مذاب بیرونریخته بر سطح زمین است
-
regolith
سنگپوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایهای از سنگ یا پوششی از واریزههای سنگی که روی سنگ بستر را میپوشاند
-
fecalith, coprolith, stercolith
سنگپیخال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تودۀ سخت کوچکی از پیخال
-
melanocratic rock, dark-coloured rock
سنگ تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که شاخص رنگی آن بین 65 تا 95 درصد است
-
polyminerallic rock
سنگ چندکانیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که بیش از یک کانی داشته باشد
-
cairn, clearance cairn
سنگچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تودهای از سنگ لاشه که برای یادبود یا نشانهگذاری غالباً بر روی یک گور چیده میشده است
-
rock creep
سنگخزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی جریان آرام مواد سنگی به طرف دامنه که از رُخنمون سنگ اصلی فاصله گرفته است