کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنگآهک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
limestone
سنگآهک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ رسوبی با منشأ شیمیایی یا زیستشیمیایی که بیشتر از کلسیمکربنات تشکیل شده باشد
-
واژههای مشابه
-
سنگ اهک
دیکشنری فارسی به عربی
کلس
-
آهک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āhak جسمی جامد و سفید و جذبکنندۀ رطوبت که از پختن سنگ آهک در کورههای مخصوص در حرارت ۱۰۰۰ درجۀ سانتیگراد به دست میآید. در کارهای ساختمانی، صابونپزی، قندسازی، دباغی و ساختن پتاس و سود به کار میرود؛ اکسیدکلسیم.
-
آهک
فرهنگ فارسی معین
(هَ)( اِ.) 1 - اکسید کلیسم ،جسمی است سفید، جذب کنندة رطوبت که از پخته شدن سنگ آهک به دست می آید. 2 - نوره ، واجبی .
-
آهک
لغتنامه دهخدا
آهک . [ هََ ] (اِ) پخته و ریزیده شده ٔ سنگی مخصوص که برای محکم کردن بنا در ملاط و شفته و ساروج آمیزند. کلس . اَژه . نوره . جبصین . صاروج . اهک : فرمان کن تا آهک و زرنیخ بسایندبر روت براندای و برون آر همه رت . لبیبی .سنگ البرزرا کند آهک آتش آب پرور تی...
-
اهک
لغتنامه دهخدا
اهک . [ اَ هََ ] (اِ) آهک را گویند و به عربی کلس و نوره خوانند. (برهان ) (آنندراج ) (شعوری ). با الف ممدوده : کس چو ز دنیا نبرد سیم و زرپس چه زر و سیم و چه سنگ و اهک . سوزنی .گند دود چراغ و گند اهک هر دو هستند علت سرسام . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).و ...
-
اهک
دیکشنری فارسی به عربی
کلس
-
آهک
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: âhak طاری: âhak طامه ای: âhak طرقی: âhak کشه ای: âhak نطنزی: âhak
-
reef limestone, coral rock
سنگآهک آبسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سنگآهکی که از بقایای اندامگانهایی بسترچسب، مانند مرجانها و اسفنجها، و اجزای زیستی چسبیده به رسوبات، مانند جلبکهای آهکی، تشکیل شده است
-
flakestone
سنگآهک پرکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی سنگآهک شامل ورقهها و درونآوارهای گلآهکی
-
floatstone 1 / float stone 1
سنگآهک تُنُکدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی کربناتی شامل تعدادی زیستآوار یا ذراتی با قطر بیشتر از دو میلیمتر
-
grainstone
سنگآهک دانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ رسوبی کربناتی که در آن دانهها در تماس با یکدیگر قرار دارند
-
packstone
سنگآهک دانهچیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ کربناتی دانهچیرۀ گِلی
-
wackestone
سنگآهک گِلچیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگآهکی شامل ذرات کربناتی که در خمیرۀ گلچیره قرار دارد