کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنگستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سنگستان
/sangestān/
معنی
زمینی که در آن سنگ بسیار باشد؛ سنگلاخ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنگستان
لغتنامه دهخدا
سنگستان . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بیات بخش نوران شهرستان ساوه . دارای 142 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ مزدقان . محصول آنجا غلات ، بنشن ، انگور، سیب زمینی . شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه وجاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)...
-
سنگستان
لغتنامه دهخدا
سنگستان . [ س َ گ ِ] (اِ مرکب ) سنگلاخ . (فرهنگ اسدی ). زمینی پر از سنگ .(یادداشت بخط مؤلف ). زمین و جایی که انبوه از سنگ باشد و خاک نداشته باشد. (ناظم الاطباء) : سرگشته دلی دارم در پای جهان مفکن نارنج بسنگستان مسپار نگهدارش . خاقانی .بهور هندوان آم...
-
سنگستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sangestān زمینی که در آن سنگ بسیار باشد؛ سنگلاخ.
-
جستوجو در متن
-
لوب
لغتنامه دهخدا
لوب . (ع اِ) ج ِ لوبة. (منتهی الارب ). سنگستان سیاه . سنگستان . زمین سنگستان بی آب . (غیاث ).
-
سنگلاخ
لهجه و گویش تهرانی
زمین ناهموار، زمین سنگستان
-
حره
فرهنگ فارسی معین
(حَ رَّ) [ ع . ] (اِ.) سنگستان .
-
سنگسار
واژگان مترادف و متضاد
۱. سنگباران، رجم ۲. سنگلاخ، سنگستان
-
سنگلاخ
واژگان مترادف و متضاد
ریگزار، ریگستان، سنگستان، زمین پرسنگ ≠ شنزار
-
سنگلاخ
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (اِمر.) زمینی که در آن سنگ فراوان باشد، سنگستان .
-
ظهار
لغتنامه دهخدا
ظهار. [ ظَ ] (ع اِ) ظاهر زمین سنگستان و سنگناک .
-
صخریة
لغتنامه دهخدا
صخریة. [ ص َ ری ی َ ] (ع اِ) سنگستان . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
سنگبار
لغتنامه دهخدا
سنگبار. [ س َ ] (اِ مرکب ) سنگلاخ . || سنگستان . || سنگ باران . (ناظم الاطباء).
-
ثجن
لغتنامه دهخدا
ثجن . [ ث َ / ث َ ج َ ] (ع اِ) راه در زمین سخت و سنگستان .
-
سنگلاخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sanglāx زمینی که در آن پارهسنگ و سنگریزه فراوان باشد؛ زمین پرسنگ؛ سنگستان.