کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنگدانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنگدانه
لغتنامه دهخدا
سنگدانه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب )چینه دان مرغ . (آنندراج ). سنگدان و معده ٔ سوم طیور. (ناظم الاطباء). || غله ای است که اهل هند آنرا کلتهی خوانند. (آنندراج ). نوعی از غله . || سفالگر. || کارخانه ٔ سفالگری . || بتکده . || بت ساز. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
ریگ ریگ
لغتنامه دهخدا
ریگ ریگ . (ق مرکب ) ذره ذره . اندک اندک . (فرهنگ فارسی معین ). کنایه از ذره ذره باشد. (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرا) : اگر می جست مرغی در میانه همی شد ریگ ریگش سنگدانه .امیرخسرو دهلوی (از آنندراج ).
-
شانک
لغتنامه دهخدا
شانک . [ ن َ ] (اِ مصغر) سنگدانه ٔ مرغان را گویند. (فرهنگ جهانگیری ). سنگدان و چینه دان مرغان را گویند. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ) (شمس اللغات ). قانِصَه . حُوَیصَلَه . ژاغر. || خانه ای که زنبور عسل سازد و شهد در آن کند. (شمس اللغات ). || جا...