کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنوس
لغتنامه دهخدا
سنوس . [ س ِ ] (اِ) خرمن غله ٔ کوفته که هنوز باد نداده و کاه را از دانه جدا نکرده باشند. (ناظم الاطباء).
-
سنوس
لغتنامه دهخدا
سنوس . [ س ِ ] (اِخ ) یکی از سرداران سپاه اسکندر مقدونی که در لشکرکشی با داریوش فرماندهی سپاه را به عهده داشت . رجوع به فهرست اعلام ایران باستان شود.
-
سنوس
لغتنامه دهخدا
سنوس . [ س ُ ] (اِ) نام درختی . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نام گیاهی و به این معنی بصورت سیوس هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). سندریطس است که نبات حدیدی نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به سیوس شود.
-
جستوجو در متن
-
بازیر
لغتنامه دهخدا
بازیر. (اِخ ) نام شهری بوده است در مسیر اسکندر از باختر به هند. بقول آریان (کتاب 4، فصل 9 بند 4)، اسکندر پس از تسخیر «ماساگ » امیدوار گشت که شهر «بازیر» را به آسانی بتصرف آرد و «سنوس » را فرستاد آنرا بگیرد. اما سنوس موفق به تسلیم اهالی بازیر نشد، اسک...
-
سنوسی
لغتنامه دهخدا
سنوسی . [ س َ ] (اِخ ) (1202 - 1276 هَ . ق .). محمدبن علی بن سنوس . مشهور به سنوسی الخطابی الحسنی الادریسی . مؤسس و پیشوای طریقه ٔ سنوسیه ٔ اول . او راست : الکواکب الدریة فی اوائل الکتب الاثریة. التحفه فی اوائل الکتب الشریفه . (اعلام زرکلی ج 3 ص 954...
-
اری برزن
لغتنامه دهخدا
اری برزن . [ اَ ی ُ ب َ زَ ] (اِخ ) از سرداران بزرگ و شجاع ایران در عهد داریوش سوم هخامنشی مدافع دربند پارس . اسکندر، پس از مطیع کردن اوکسیان قشون خود را بدو قسمت تقسیم کرده پارمن ْ یُن ْ را از راه جلگه (یعنی از راه رامهرمز و بهبهان کنونی )بطرف پارس ...