کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سندله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سندله
لغتنامه دهخدا
سندله . [ س َ دَ ل َ / ل ِ ] (اِ) به معنی سندل و سندلک است . (آنندراج ) (برهان ). رجوع به سندلک شود.
-
واژههای مشابه
-
سندله گندله
لغتنامه دهخدا
سندله گندله . [ س َ دَ ل َ / ل ِ گ ُ دَ ل َ /ل ِ ] (ص مرکب ) این لغت در یادداشتهای مؤلف بدون معنی آمده است و ظاهراً معنی ضخیم و کت و کلفت دارد.
-
صاف و سندله
لغتنامه دهخدا
صاف و سندله . [ ف ُ س ُ دُ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ، از اتباع ) ابله که رسم دان نیست .
-
جستوجو در متن
-
سندلک
لغتنامه دهخدا
سندلک . [ س َ دَ ل َ ] (اِمصغر) مصغر سندل که کفش و پای افزار است . (برهان ) (آنندراج ). سندل . سندله . صندل . نوعی کفش و پاافزار : گرفتم بجایی رسیدی ز مال که زرین کنی سندل و سندلک .عنصری .