کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سندساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سندساز
مترادف و متضاد
۱. سوءاستفادهچی، مختلس
۲. ترفندباف، دروغپرداز، دروغساز
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سندساز
واژگان مترادف و متضاد
۱. سوءاستفادهچی، مختلس ۲. ترفندباف، دروغپرداز، دروغساز
-
سندساز
لغتنامه دهخدا
سندساز. [ س َ ن َ ] (نف مرکب ) آنکه سند درست کند. کسی که جعل سند کند. جاعل سند. رجوع به سند شود.
-
جستوجو در متن
-
سندسازی
لغتنامه دهخدا
سندسازی . [ س َ ن َ ] (حامص مرکب ) کار سندساز. عمل سندساز. جعل سند.
-
جاعل
واژگان مترادف و متضاد
۱. جعلکننده، سندساز ۲. سازنده ۳. واضع ۴. متقلب
-
خطساز
لغتنامه دهخدا
خطساز. [ خ َ ] (نف مرکب ) آنکه خط مردمان را تقلید می کند. || حقه بازی که با ساختن خط مردمان سند بنفع خود جعل می کند. متقلب . سندساز.