کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سندس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سندس
/sondos/
معنی
پارچۀ ابریشمی زربفت؛ دیبای لطیف و گرانبها؛ دیبا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سندس
فرهنگ نامها
(تلفظ: sondos) (معرب از فارسی ؟) (در قدیم) پارچهی ابریشمیِ لطیف و گرانبها ؛ (به مجاز) گلهای ظریف و رنگارنگ .
-
سندس
فرهنگ فارسی معین
(سُ دُ) [ ع . ] (اِ.) پارچة ابریشمی زربفت .
-
سندس
لغتنامه دهخدا
سندس . [ س ُ دُ ] (اِ) کلمه ٔیونانی است . دیبا. (لغت نامه ٔ مقامات حریری ). قسمی از دیبای بیش قیمت بغایت رقیق و باریک و لطیف و نازک که بیشتر لباس بهشتیان از آن باشد. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). دیبا. دیبای تنک . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ) (مهذب ا...
-
سندس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی؟] [قدیمی] sondos پارچۀ ابریشمی زربفت؛ دیبای لطیف و گرانبها؛ دیبا.
-
واژههای مشابه
-
سُندُسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
پارچه نازکي که از ابريشم بافته شده باشد
-
سندس بارس
لغتنامه دهخدا
سندس بارس . [ ] (اِ مرکب ) بیونانی قثای بستانی است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
بوستان سندس
لغتنامه دهخدا
بوستان سندس . [ ن ِ س ُ دُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سبزه و گلهای گوناگون . (ناظم الاطباء).
-
سُندس و استبرق
فرهنگ گنجواژه
پارچه های قیمتی.
-
واژههای همآوا
-
سُندُسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
پارچه نازکي که از ابريشم بافته شده باشد
-
جستوجو در متن
-
سندوس
لغتنامه دهخدا
سندوس . [ س َ ] (اِ) پارچه ٔ نازک از پنبه و کتان : و بر ایشان جامه های پشمین و سندوس فکنده . (مجمل التواریخ و القصص ). سندس .
-
خضر
لغتنامه دهخدا
خضر. [ خ ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اخضر وخضراء . منه : هم خضر المناکب ؛ ایشان بسیار فراخ و خوشحالند. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) : حاجت گفتار نیست چونکه شناسد خردسندس خضر از پلاس عبقری از گوردین . خاقانی .دامن مکش ز صحبت ایشان که در بهشت دامن کشان سندس ...
-
میسانی
لغتنامه دهخدا
میسانی . (ص نسبی ، اِ) قسمی از بُرد. (یادداشت مؤلف ). گویا نوعی پارچه بوده است که در میسان از بلاد مصر می بافته اند : از وی [ از روم ] جامه ٔ دیبا و سندس و میسانی و طنفسه و جوراب وشلوار بندهای با قیمت بسیار خیزد. (حدود العالم ).