کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنجیدنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سنجیدنی
مترادف و متضاد
۱. قابلسنجش، سنجشپذیر
۲. قابل ارزشیابی
۳. وزنکردنی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنجیدنی
واژگان مترادف و متضاد
۱. قابلسنجش، سنجشپذیر ۲. قابل ارزشیابی ۳. وزنکردنی
-
measurand, analyte
سنجیدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] عنصر یا مادهای که سنجشپذیر است و سنجیده میشود
-
سنجیدنی
لغتنامه دهخدا
سنجیدنی . [ س َ دَ ] (ص لیاقت ) درخور سنجیدن . از در سنجیدن . || موزون . وزن . کشیدنی .
-
جستوجو در متن
-
ناسنجیدنی
لغتنامه دهخدا
ناسنجیدنی . [ س َ دَ] (ص لیاقت ) مقابل سنجیدنی . رجوع به سنجیدنی شود.
-
محکپذیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزمایشپذیر، آزمونپذیر ≠ محکناپذیر ۲. قابل امتحان، امتحانشدنی، ≠ امتحاننشدنی ۳. سنجشپذیر، سنجیدنی ≠ سنجشناپذیر
-
زنوی
لغتنامه دهخدا
زنوی . [ زِ ن َ وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به زنة یعنی وزنی و سنجیدنی . (ناظم الاطباء). رجوع به زنة شود.