کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنجش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سنجش
/sanješ/
معنی
۱. مقایسه.
۲. اندازهگیری.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اندازهگیری، پیمایش، تخمین، توزین
۲. سنجیدن، قیاس، مقابله، مقایسه
۳. ارزیابی
فعل
بن گذشته: سنجش کرد
بن حال: سنجش کن
دیکشنری
assay, evaluation, examination, measure, measurement, mensuration, test, trial
-
جستوجوی دقیق
-
سنجش
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندازهگیری، پیمایش، تخمین، توزین ۲. سنجیدن، قیاس، مقابله، مقایسه ۳. ارزیابی
-
سنجش
فرهنگ فارسی معین
(سَ جِ) (اِمص .) عمل سنجیدن .
-
سنجش
لغتنامه دهخدا
سنجش . [ س َ ج ِ ] (اِمص ) سختن . آزمودن . قیاس کردن . قیاس . مقایسه . آزمودن . رجوع به سنجیدن شود. || موازنه . وزن . توازن .
-
سنجش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) sanješ ۱. مقایسه.۲. اندازهگیری.
-
سنجش
دیکشنری فارسی به عربی
تامل , تجربة , تشاور , مقارنة , مقياس
-
سنجش
واژهنامه آزاد
سنجیدن، مقایسه کردن
-
واژههای مشابه
-
protein assay
سنجش پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] تعیین غلظت پروتئین در یک محلول ناشناخته
-
forest assessment
سنجش جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ردهبندی و قیمتگذاری کلی ناحیۀ جنگلی و تعیین رابطۀ آن با اجزای طبیعی و انسانساخت پیرامونش
-
سنجش اعتماد
دیکشنری فارسی به عربی
اِختبارُ الثِّقة
-
وسیله سنجش
دیکشنری فارسی به عربی
مقياس
-
سنجش افكار
دیکشنری فارسی به عربی
استطلاع
-
سنجش آراء
دیکشنری فارسی به عربی
استطلاع
-
سنجش آرا
دیکشنری فارسی به عربی
استطلاع الرّأى
-
سنجش از دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← دورکاوی