کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنجاقک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سنجاقک
/sanjāqak/
معنی
۱. (زیستشناسی) حشرهای با بدن باریک و کشیده، چشمهای بزرگ و چهار بال نازک و رنگین که به سرعت پرواز میکنند؛ چیچیلاس.
۲. سیخ فلزی نازک که در سوراخهای سرپیچها قرار میدهند که مهرهها هنگام حرکت یا کار کردن ماشین باز نشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنجاقک
فرهنگ فارسی معین
(سَ قَ) [ تر - فا. ] (اِ.) حشره ای است از راستة برگ بالان که دارای چهار بال نازک طویل می باشد. نوزادش پس از خروج از تخم ابتدا آبزی است و پس از تبدیل شدن به جانور کامل از آب خارج می شود.
-
سنجاقک
لغتنامه دهخدا
سنجاقک . [ س َ ق َ ] (اِمصغر) سنجاق کوچک که در سوراخ سرهای پیچ تعبیه کنند تا مهره ها در موقع کار کردن ماشین باز نگردند. (از فرهنگ فارسی معین ). خار. تیرک . || حشره ای است از راسته ٔ رگ بالان که دارای چهار بال نازک طویل میباشد. بدنش کشیده است و با داش...
-
سنجاقک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] sanjāqak ۱. (زیستشناسی) حشرهای با بدن باریک و کشیده، چشمهای بزرگ و چهار بال نازک و رنگین که به سرعت پرواز میکنند؛ چیچیلاس.۲. سیخ فلزی نازک که در سوراخهای سرپیچها قرار میدهند که مهرهها هنگام حرکت یا کار کردن ماشین باز نشود.
-
سنجاقک
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: sanǰâqak طاری: senǰâqak طامه ای: senǰâqak طرقی: senǰâqak کشه ای: senǰâqak نطنزی: senǰâqak
-
جستوجو در متن
-
areometry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنجاقک
-
چچلاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چیچیلاس› (زیستشناسی) čečelās = سنجاقک
-
چیچیلاس
واژهنامه آزاد
سنجاقک
-
damselflies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
damselflies، سنجاقک
-
آسیابک
واژهنامه آزاد
نام حشره ای شبیه به سنجاقک.
-
منلاس
لغتنامه دهخدا
منلاس . [ م ِ ن ِ ] (اِ) چچلاس . سنجاقک . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
مورچه گیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) murčegir حشرهای با بدن دراز و باریک و چهار بال نازک شبیه سنجاقک.
-
چچلاس
لغتنامه دهخدا
چچلاس . [ چ ِ چ ِ ] (اِ) قسمی حشره ٔ بالدار که به انواع مختلف ورنگهای گوناگون وجود دارد و در ساحل برکه ها و مرداب ها زندگی میکند. سنجاقک . منلاس . چیچیلاس (در گیلکی ).
-
مورچه گیر
لغتنامه دهخدا
مورچه گیر. [ چ َ / چ ِ ] (نف مرکب ) که مورچه را بگیرد. که شکار مورچه کند. مورچه خوار. رجوع به مورچه خوار در معنی دوم شود. || (اِ مرکب ) حشره ای است ازراسته ٔ رگ بالان شبیه سنجاقک با چهار بال که در روی زمینهای شنی یا خاکی حفره ٔ قیف مانندی برای خود می...
-
شمعدانی
لغتنامه دهخدا
شمعدانی . [ ش َ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح گیاه شناسی ) نام گلی است زینتی . سنجاقک . (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از رده ٔ دولپه ای های جداگلبرگ که تیره ٔ خاصی به نام شمعدانی ها را بوجود می آورد. گلهایش منظم و دارای پنج کاسبرگ است که گاهی تا وسط به هم چسبید...