کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنباده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سنباده
/sombāde/
معنی
۱. تکۀ کاغذ یا پارچه با سطح زبر که بیشتر در کارهای نجاری و نقاشی برای ساییدن چوب و تخته به کار میرود.
۲. آلومینی بهصورت ذرات و به رنگهای سیاه، خاکستری، یا سرخ و بسیار سخت که در اسید حل نشده، در حرارت هم ذوب نمیشود و برای صیقلی کردن و جلا دادن فلزات به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنباده
فرهنگ فارسی معین
(سُ دِ) [ معر. ] (اِ.) آلومینی است به رنگ های خاکستری ، سرخ یا سیاه و بسیار سخت که برای صیقلی کردن و جلا بخشیدن به فلزات به کار می رود، سمباده و سنباذج نیز گفته می شود.
-
سنباده
لغتنامه دهخدا
سنباده . [ سُم ْ دَ / دِ ] (اِ)سنگی است که بدان کارد و شمشیر و امثال آن تیز کنندو نگین را با آن بتراشند و جلا دهند و در دواها نیز بکار برند. گویند: معدن آن سنگ در جزائر دریای چین است و معرب آن سنباذج است . (برهان ) (آنندراج ) (الفاظ الادویه ). و مأخ...
-
سنباده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سمباده، سباده، سمباره› sombāde ۱. تکۀ کاغذ یا پارچه با سطح زبر که بیشتر در کارهای نجاری و نقاشی برای ساییدن چوب و تخته به کار میرود.۲. آلومینی بهصورت ذرات و به رنگهای سیاه، خاکستری، یا سرخ و بسیار سخت که در اسید حل نشده، در حرارت هم ذوب نمی...
-
واژههای مشابه
-
sandpaper
کاغذ سنباده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] کاغذ چغری که با یک سایا (abrasive) مثل گارنت یا سیلیسیمکاربید یا آلومینیماکسید پوشانده میشود و برای صاف کردن سطح به کار میرود
-
sanding 1
سنبادهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] فرایندی سایشی برای آماده کردن سطح پیش از بازپوشانی
-
سنباده زدن
دیکشنری فارسی به عربی
رمل
-
زمان خشکی سنبادهخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← زمان سنبادهخوری
-
dry-to-sand time
زمان سنبادهخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مدتزمان لازم برای خشک شدن پوشش بهصورتیکه در هنگام سنبادهزنی، کاغذ سنباده نرم یا چسبناک یا جمع نشود متـ . زمان خشکیِ سنبادهخور
-
wet sanding
سنبادهزنی تر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] سنبادهزنی با کاغذ مقاومبهآب، بهکمک آب یا پراکنۀ روغن در آب یا مواد دیگر
-
dry-to-sand
خشک سنبادهخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی پوششِ درحالخشکشدنی که وقتی آن را سنباده بزنند، کاغذ سنباده نرم یا چسبناک یا جمع نمیشود
-
جستوجو در متن
-
emery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جواهر فروشی، سنباده، سنگ سنباده
-
sandpapers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انبارها، کاغذ سنباده، کاغذ سنباده زدن به
-
سمباده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sombāde = سنباده