کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنانیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سنانیر
/sanānir/
معنی
= سنور
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنانیر
لغتنامه دهخدا
سنانیر. [ س َ ] (ع اِ) ج ِ سنور. گربه . (آنندراج ) (دهار). ج ِ سنور و سنار. (ناظم الاطباء). رجوع به سنار شود. || نام گیاهی است که آمله است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به فرهنگ فارسی معین شود.
-
سنانیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سِنَّور] [قدیمی] sanānir = سنور
-
واژههای همآوا
-
صنانیر
لغتنامه دهخدا
صنانیر. [ ص َ ] (ع اِ) ج ِ صِنارة و صِنّارة. رجوع بدان کلمات شود.
-
جستوجو در متن
-
تخارش
لغتنامه دهخدا
تخارش . [ ت َ رُ] (ع مص ) برانگیخته شدن سگان برای جنگ با یکدیگر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تهارش . (قطر المحیط). تخارش کلاب و سنانیر؛ تخادش و تمزیق بعض آنان مر بعض دیگر را. (اقرب الموارد).
-
سنور
لغتنامه دهخدا
سنور. [ س ِن ْ ن َ ] (ع اِ) گربه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (مهذب الاسماء). رجوع به گربه شود. || مهتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). || مهره های استخوان گردن . || بیخ دم . ج ، سنانیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم...