کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمیرم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمیرم
لغتنامه دهخدا
سمیرم . [ س ِ رُ ] (اِخ ) ناحیتی است مابین عراق و فارس که آب ملخ را از آن ناحیت آورند. گویند: وقتی که این آب را می برند می باید که ظرف آنرا بر زمین نگذارند و نگاه به عقب سر نکنند تا محلی که بمقصد برسند، طیوری چند کوچک پیدا شوند و هر ملخی که در آن ولا...
-
واژههای مشابه
-
سمیرم بالا
لغتنامه دهخدا
سمیرم بالا. [ س ِ رُ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های دوگانه شهرستان شهرضا است و این بخش سابقاً جزء فارس بوده ، ولی فعلاً جزء شهرستان شهرضا منظور شده . وضع طبیعی : بطور کلی بخش سمیرم منطقه ای است کوهستانی ، آب و هوای آن معتدل و دارای زمستان شدید؛ بطوری که...
-
سمیرم پائین
لغتنامه دهخدا
سمیرم پائین . [س ِ رُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا که در شمال باختری این شهرستان واقعاست . این دهستان دارای دو رشته ارتفاع میباشد: 1 - رشته ٔ ارتفاعات خاوری دهستان که در جهت جنوب خاوری بشمال باختری کشیده شده . 2 - رشته...
-
سمیرم سفلی
واژهنامه آزاد
یکی از شهرستان های استان اصفهان و در فاصله ی 92 کیلومتری شهر اصفهان و در جنوب غربی استان قرار دارد. نام این شهرستان در سال 1386 به دهاقان تغییر یافت.
-
جستوجو در متن
-
هرمزآباد
لغتنامه دهخدا
هرمزآباد. [ هَُ م ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش سمیرم بالای شهرستان شهرضا که در 22 هزارگزی باختر سمیرم متصل به راه مالرو سمیرم به ونگ واقع و دارای 100 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
جرکان ده
لغتنامه دهخدا
جرکان ده . [ ] (اِخ ) در چهار فرسخی جنوب سمیرم است .
-
عباس آباد
لغتنامه دهخدا
عباس آباد. [ ع َب ْ با ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان سمیرم پایین بخش سمیرم شهرستان شهرضا. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
گنجگان
لغتنامه دهخدا
گنجگان . [ گ َ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش سمیرم بالا شهرستان شهرضا که در 53هزارگزی جنوب سمیرم ، متصل به راه خضر به شهید واقع شده است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
-
روچه
لغتنامه دهخدا
روچه . [ چ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضا واقع در 25هزارگزی باختر سمیرم و 10هزارگزی راه مالرو چهارراه به سمیرم . دارای 100 تن سکنه است که مذهب تشیع دارند و به لری تکلم می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
بارند
لغتنامه دهخدا
بارند. [ رَ ] (اِخ ) دهی است کوچک از بخش سمیرم بالا شهرستان قمشه که در40 هزارگزی جنوب خاور سمیرم متصل به راه مالرو بارند به سمیرم در کوهستان واقع است . هوایش معتدل و دارای 100 تن سکنه میباشد که به لهجه ٔ لری تکلم میکنند. راهش مالرو است . (از فرهنگ جغ...
-
پوده
لغتنامه دهخدا
پوده . [ دَ ] (اِخ ) قریه ٔ مرکز بلوک سمیرم سفلی در اصفهان .
-
چالقفا
واژهنامه آزاد
نام منطقه ای زیبا و بکر در 15 کیلومتری غرب شهر سمیرم در جنوب اصفهان
-
دیلی
لغتنامه دهخدا
دیلی . (اِخ ) دهی است از بخش سمیرم بالاشهرستان شاهرضا در 60 هزارگزی شمال باختری سمیرم با 100 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).