کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سمک
/samak/
معنی
۱. (زیستشناسی) ماهی.
۲. [مجاز] اعماق زمین.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
حوت، ماهی، نون
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمک
واژگان مترادف و متضاد
حوت، ماهی، نون
-
سمک
فرهنگ فارسی معین
(سَ مَ) [ ع . ] (اِ.) ماهی .
-
سمک
لغتنامه دهخدا
سمک . [ س َ ] (ع مص ) بلند کردن وبلند شدن . (المصادر زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بلند گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث ). || (اِ) سقف خانه . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آسمانه . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن...
-
سمک
لغتنامه دهخدا
سمک . [ س َ م َ ] (ع اِ) ماهی . ج ، اسماک ، سموک . (غیاث ) (آنندراج ) : نگویم دد و دام و مور و سمک که فوج ملایک بر اوج فلک .سعدی . || (اِخ ) در فارسی اکثر به معنی آن ماهی مستعمل میشود که زیرزمین است و برپشت آن ماهی گاو و بر شاخ آن گاو زمین قرار دارد....
-
سمک
لغتنامه دهخدا
سمک .[ س َ م ُ ] (اِ) رعنا و رعنایی که بی عقل و بی عقلی و بی هنری باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). رعنایی . بی عقلی . بی هنری . مرادف سبک . (آنندراج ) (از فرهنگ رشیدی ).
-
سمک
دیکشنری عربی به فارسی
ماهي , انواع ماهيان , ماهي صيد کردن , ماهي گرفتن , صيداز اب , بست زدن (به) , جستجو کردن , طلب کردن
-
سمک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: سِماک و سُموک و اَسماک] [قدیمی] samak ۱. (زیستشناسی) ماهی.۲. [مجاز] اعماق زمین.
-
واژههای مشابه
-
گم سمک
لغتنامه دهخدا
گم سمک .[ گ ُ س َ م َ ] (اِ مرکب ) دارکوب . (یادداشت مؤلف ).
-
غری سمک
لغتنامه دهخدا
غری سمک . [ غ َرْ ی ِ س َم َ / غ َ را س َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سریشم ماهی . (الابنیة عن حقائق الادویة). غری السمک . غرا السمک . رجوع به غرا و غراء و غراءالسمک و غری السمک شود.
-
سمک بحري
دیکشنری عربی به فارسی
نوعي ماهي خارداردريايي , بم , کسي که صداي بم دارد
-
سمک مفلطح
دیکشنری عربی به فارسی
نوعي ماهي پهن , لغزش , اشتباه , درگل تقلا کردن , بال بال زدن , دست وپاکردن
-
سمک ملائکي
دیکشنری عربی به فارسی
نوعي کوسه ماهي , ماهي انجل , فرشته ماهي
-
سمک ذهبي
دیکشنری عربی به فارسی
ماهي طلا يي , ماهي قرمز
-
سمک الصبار
دیکشنری عربی به فارسی
انواع سرپاوران 01 بازويي , قلا ب سنگين ماهيگيري