کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمهجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمهجة
لغتنامه دهخدا
سمهجة. [ س َ هََ ج َ ] (ع مص ) رها کردن . || شتابی نمودن . || سخت تافتن . || شدت و تغلیظ نمودن در سوگند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || روایی دادن در هم را. || دروغ کردن سخن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
دروغ کردن
لغتنامه دهخدا
دروغ کردن . [ دُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خلاف کردن . به ناراستی کشاندن .- دروغ کردن وعده را ؛ خلف وعد. خلاف ، اخلاف وعده . (یادداشت مرحوم دهخدا).- دروغ کردن در سخن ؛ سمهجة. (منتهی الارب ).
-
شدت
لغتنامه دهخدا
شدت . [ ش ِدْ دَ ] (ع اِمص ) سختی . صلابت در جواهر و اعراض . محکمی . استواری . استحکام . قوت . حمله . نجدت . ثبات قلب . شجاعت . سختی . تنگی . ضیق . صعوبت . مجاعه . (یادداشت مؤلف ) : خواهی اندر عنا و شدت زی خواهی اندر امان و نعمت و ناز. رودکی (از تار...