کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمنون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمنون
لغتنامه دهخدا
سمنون . [ س َ ] (اِخ ) نام درویشی بود صاحب حال و ریاضت کش . (برهان ). نام یکی ازدرویشان بزرگوار بود چه سمنون محب لقب داشته . (آنندراج ). شیخ عطار آرد: سمنون المحب ، مکنی به ابوالحسن بن عبداﷲ الخواص معاصر جنید. هجویری گوید: غلام الخلیل مردی مرائی و مد...
-
جستوجو در متن
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ] (اِخ ) سمنون حمزه ٔ بصری . رجوع به سمنون ... شود.
-
محب
لغتنامه دهخدا
محب . [ م ُ ح ِب ب ] (اِخ ) رجوع به سمنون شود.
-
شونیزیة
لغتنامه دهخدا
شونیزیة. [ زی ی َ ] (اِخ ) نام مقبره ای بجانب غربی بغداد. (یادداشت مؤلف ). مقبره ای است در سمت مغرب بغداد و جمع کثیری از صلحا در این مکان دفن شده اند: جنید، سَری ّ سَقَطی ، جعفر خلدی ، رُوَیْم و سَمْنون محب . مسجد جنید نیز اینجاست که پهلویش خانقاهی ...