کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمعت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سمعت
معنی
(سَ عَ) [ ع . سمعة ] (اِ.) ریای در گفتار.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمعت
فرهنگ فارسی معین
(سَ عَ) [ ع . سمعة ] (اِ.) ریای در گفتار.
-
واژههای مشابه
-
سَمِعَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
شنيد (مؤنث)
-
واژههای همآوا
-
سمات
فرهنگ نامها
(تلفظ: samāt) (عربی) (در قدیم) روشهای نیکو ، نشانها ، علامتها ؛ نام دعایی مشهور .
-
سماط
واژگان مترادف و متضاد
۱. ادیم، خوان، سفره، نطع ۲. دسته، رده، صف
-
صمات
لغتنامه دهخدا
صمات . [ ص َ ] (ع ص ، اِ) شیئی اندک و حقیر. (منتهی الارب ).
-
صمات
لغتنامه دهخدا
صمات . [ ص ِ ] (ع اِمص ) نزدیکی : بات من القوم علی صمات ؛ ای بمرای و مسمع فی القرب . || نزدیکی انجام کار. (منتهی الارب ).
-
صمات
لغتنامه دهخدا
صمات . [ ص ُ ] (ع مص ) خاموش بودن . (منتهی الارب ). خاموش شدن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || (اِ) آنچه بدان خاموش شوند. || سرعت تشنگی . (منتهی الارب ).
-
سمات
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] (اِ.)جِ سمت . 1 - علامت ها. 2 - آثار داغ ها.
-
سماط
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بساط ، سفره . 2 - صف ، رده .
-
صمات
فرهنگ فارسی معین
(صُ) [ ع . ] (اِمص .) خاموشی ، سکوت .
-
سمعة
لغتنامه دهخدا
سمعة. [ س َ ع َ ] (ع مص ) یکبار شنودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).- اذن سمعة ؛ گوش شنوا. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
سمعة
لغتنامه دهخدا
سمعة. [ س ِ ع َ ] (ع اِ) هیئت و طریقه ٔ شنیدن . (ناظم الاطباء). || مؤنث سمع که ماده ٔ بچه ٔ گرگ از کفتار باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
سمعة
لغتنامه دهخدا
سمعة. [ س ُ ع َ ] (ع مص ) شنوانیدن عمل خیر خود را بمردم ، چنانکه ریا نمودن افعال حسنه تا مرا نیک پندارند. (آنندراج ) (غیاث ) : و دیگر آنکه ارادت ثواب و عقاب آن جهان و ریا و سمعة این جهان از معاملت منقطع باشد. (کشف المحجوب هجویری ص 127). محتسب عارف عل...