کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمعة سيية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سمعة سيية
معنی
انگشت نمايي , رسوايي , بدنامي
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمعة سيية
دیکشنری عربی به فارسی
انگشت نمايي , رسوايي , بدنامي
-
واژههای مشابه
-
سمعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: سمعَة] [قدیمی] som'e ۱. انجام دادن کار نیکو تا شخص نام خود را در افواه بیندازد و به نیکوکاری مشهور شود؛ ریاکاری.۲. (اسم) [مجاز] شهرت؛ نیکنامی؛ آوازۀ نیک.
-
سَمِعَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را شنيد
-
سَمْعِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
شنيدنش (گوشهايش )
-
اهل سمعه
لغتنامه دهخدا
اهل سمعه . [ اَ ل ِ س ُ ع َ / ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اهل ریا. ریاکار.
-
جستوجو در متن
-
انگشت نمایی
دیکشنری فارسی به عربی
سمعة سيية
-
رسوایی
دیکشنری فارسی به عربی
خزي , سمعة سيية , عار , فضيحة , کراهية , لوم
-
بدنامی
دیکشنری فارسی به عربی
بقعة , سمعة سيية , سوء السمعة , عار , کراهية