کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمعانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمعانی
لغتنامه دهخدا
سمعانی . [ س َ ] (اِخ ) (426 - 489 هَ . ق .) منصوربن محمدبن عبدالجباربن احمد مروزی سمعانی تمیمی ، مکنی به ابوالمظفر. مفسر و از علماء حدیث و از اهل مرواست . از جمله ٔ کتب او: تفسیر سمعانی است در سه جلد و انتقاد الاصحاب الحدیث . (اعلام زرکلی ج 3 ص 1074...
-
سمعانی
لغتنامه دهخدا
سمعانی . [ س َ ] (اِخ ) ابوسعید عبدالکریم بن محمدبن منصور تمیمی مرازی . شافعی فقیه و مورخ و حافظ حدیث . وی در 562 هَ . ق . بدنیا آمد و در سال 616 هَ . ق . درگذشت . وی به شهرهای دور سفر و با علماء و محدثان ملاقات کرد و از آنان علم آموخت . و گروهی نیز ...
-
سمعانی
لغتنامه دهخدا
سمعانی . [ س َ ] (اِخ ) فخرالدین ابوالمظفر عبدالرحیم بن عبدالکریم . فقیه و عالم بزرگ خراسان و از خاندان سمعانی است . متولد 537، وفات 614 یا 616 هَ . ق . (فرهنگ فارسی معین ).
-
سمعانی
لغتنامه دهخدا
سمعانی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب است به سمعان که نام بطنی است . (الانساب سمعانی ) (لباب الانساب ).
-
واژههای مشابه
-
حسین سمعانی
لغتنامه دهخدا
حسین سمعانی . [ ح ُ س َ ن ِ س َ ] (اِخ ) ابن محمد حنفی . او راست : «خزانة المفتین »که در 740 هَ . ق . پایان یافته است . (هدیة العارفین ج 1 ص 314). و ظاهراً تصحیف سمنگانی (سمنقانی ) است .
-
جرجس سمعانی
لغتنامه دهخدا
جرجس سمعانی . [ ج ِ ج ِ س َ ] (اِخ ) راهب دیر سمع-ان بود. او را تألیفی است که مجادلات خود را با سه تن از فقهای مسلمان که در قرن سیزدهم میلادی روی داده جمع آوری کرده است . (از معجم المؤلفین ).
-
جستوجو در متن
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) سمعانی . احمدبن منصور سمعانی . رجوع به سمعانی و رجوع به احمد... شود.
-
جوشنی
لغتنامه دهخدا
جوشنی . [ ج َ ش َ ] (اِخ ) سمعانی گوید: به گمان من بطنی از غطفان است . (انساب سمعانی ).
-
ابوسعید
لغتنامه دهخدا
ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) سمعانی . عبدالکریم بن محمد. رجوع به سمعانی ... شود.
-
طیالسی
لغتنامه دهخدا
طیالسی . [ طَ ل ِ سی ی ] (ص نسبی ) سمعانی در انساب آورده است : این نسبت به طیالسه است و آن جامه ای است که بالای عمامه باشد. (از انساب سمعانی ).
-
صباح
لغتنامه دهخدا
صباح . [ ص َب ْ با ] (اِخ ) سمعانی گوید گمان دارم که آن نام بطنی ازسهم است . (الانساب سمعانی ). رجوع به صباحی ... شود.
-
هرمی
لغتنامه دهخدا
هرمی . [ هََ رَ می ی ] (ص نسبی ) نام جماعتی است منسوب به هرم . (از سمعانی ). || منسوب به هرمة که بطنی است از فهر. (سمعانی ).
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن منصور سمعانی . رجوع به سمعانی و رجوع به احمد... شود.