کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سمجه
/somje/
معنی
= سُمج
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمجه
لغتنامه دهخدا
سمجه . [ س ُ ج َ / ج ِ ] (اِ) رجوع به سمج شود. || ماله ، یعنی آلتی که از لیف کنند و بدان آهار بجامه درمالند. (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ، یادداشت بخط مؤلف ).
-
سمجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] somje = سُمج
-
جستوجو در متن
-
آهون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'āhun ۱. رخنه.۲. مجرایی که در زیرِ زمین باشد؛ راه زیرزمینی؛ نقب؛ سمجه: ◻︎ به آهون زدن در زمان شتاب / سبکتر ز ماهی روند اندر آب (اسدی: ۳۴۶).
-
آغل
لغتنامه دهخدا
آغل . [ غ ِ / غ ُ ] (اِ) جای گوسفندان و گاوان و دیگر چارپایان بشب در خانه یا کوه وبیشتر کنده ای در زیرزمین باشد. کمرا. شب گاه . شبغا. شوگاه . آغیل . شوغا. شب غاز. شب غازه . شوغار. شوغاره . شب غاو. آغول . نَغِل . نُغول . باغل . غال . آغال . غول . غوشا...
-
آهون
لغتنامه دهخدا
آهون . (اِ) رخنه و راه و مجرائی که زیر زمین کنند. نقب . سُمج . سُمجه : حور بهشتی گرش به بیند بی شک حفره زند تا زمین بیارد آهون . دقیقی .به آهون زدن در زمین با شتاب سبکتر روندی ز ماهی در آب . اسدی .بن باره سرتاسر آهون زدندنگون باره بر روی هامون زدند. ...