کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صمان
لغتنامه دهخدا
صمان . [ ص ُم ْ ما ] (ع ص ، اِ) ج ِ اصم . (منتهی الارب ).
-
ثمان
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] (اِ.) هشت .
-
ثمان
لغتنامه دهخدا
ثمان . [ ث َ ] (ع عدد، اِ) هشت . ثمانیه . هشت زن .
-
ثمان
لغتنامه دهخدا
ثمان . [ ث ُ ] (ع ق ) هشتگان هشتگان .
-
ثمان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] semān گرانبها.
-
سِمَان
فرهنگ واژگان قرآن
چاقها (جمع سمینة)
-
صمان
واژهنامه آزاد
صمان از ترکیب دو کلمه صم+مان تشکیل شده به معنی ناشنوایان و کران و ان روستایی است از توابع شهر فیروزه ی نیشابور در استان خراسان رضوی.
-
جستوجو در متن
-
rowans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راننده ها، سمان کوهی
-
rowan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روان، سمان کوهی
-
بوفالو
فرهنگ فارسی معین
(بُ لُ) ( اِ.) جانوری است پستاندار از تیرة گاوان و دستة جفت سمان با شاخ های هلالی .
-
شوکا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) کوچک ترین گوزن ایران از راستة جفت سمان دارای کفل سفید و دم کوتاه .
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) سمّان . وی قاضی ری بود.او راست : کتاب تفسیر.
-
سماناة
لغتنامه دهخدا
سماناة. [ س ُ ] (ع اِ) واحد سمانی . یک بلدرچین .(ناظم الاطباء). رجوع به سمان ، سمانی و سمانة شود.
-
ابوبکر
لغتنامه دهخدا
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) سمان باهلی ، ازهربن سعد بصری محدث . وفات او203 هَ . ق . بوده است .
-
ابوسعید
لغتنامه دهخدا
ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) اسماعیل بن علی بن زنجویه رازی سمان . رجوع به اسماعیل ... شود.