کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سما
/samā/
معنی
آسمان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آسمان، سپهر، فلک ≠ ارض، زمین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سما
فرهنگ نامها
(تلفظ: samā) (عربی) (در قدیم) آسمان .
-
سما
واژگان مترادف و متضاد
آسمان، سپهر، فلک ≠ ارض، زمین
-
سما
لغتنامه دهخدا
سما. [ س ُ ] (اِ) مشروبی بود که هندوان بر آتش مقدس می افشاندند. (تاریخ تمدن قدیم ایران ).
-
سما
لغتنامه دهخدا
سما. [ س َ ] (ع اِ) در میان فارسی زبانان با حذف همزه به معنی آسمان آمده : آب رونده به نشیب و فرازابر شتابنده بسوی سماست . ناصرخسرو.نام بزرگ امام زمانست از این مثل من از زمین چو زهره بدو بر سماشدم . ناصرخسرو.چون بخندی خبر دهد دهنت کز سما اختران همی ری...
-
سما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سماء، جمع: سَماوات] [قدیمی] samā آسمان.
-
واژههای مشابه
-
فاطمهسما
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāteme samā) (عربی) از اسامی مرکب دختران ، ← فاطمه و سما .
-
سبع سما
لغتنامه دهخدا
سبع سما. [ س َ ع ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از هفت آسمان است : عشر ادب خوانده ز سبع سماعذر قدم خواسته از انبیا.نظامی .
-
ارض و سما
فرهنگ گنجواژه
زمین و آسمان.
-
زمین و سما
فرهنگ گنجواژه
زمین و آسمان.
-
واژههای همآوا
-
سمع
واژگان مترادف و متضاد
۱. گوش ≠ چشم، عین ۲. شنوایی ≠ گویایی ۳. اصغا، شنود ≠ گفت ۴. نیوشیدن
-
سمع
فرهنگ واژههای سره
شنیدن، گوش
-
صمع
لغتنامه دهخدا
صمع. [ ص ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صُمعان و صَمعاء. || و کلاب صمع الکعوب ؛ یعنی سگان خرد شتالنگ . (منتهی الارب ).
-
صمع
لغتنامه دهخدا
صمع. [ص َ ] (ع مص ) زدن کسی را به چوب دستی . || گذار کردن بر قوم و بازداشتن ایشان را بسخن . || بی باکانه بر سر خود رفتن . || خطا کردن در سخن . || خردگوش شدن . (منتهی الارب ).