کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مرض سل
دیکشنری فارسی به عربی
استهلاک , شل
-
sol-gel process
فرایند سُلـ ژل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایند انتقال پراکنهای از ذرات کلوئیدی به حالت ژل
-
نوازنده ویولن سل
دیکشنری فارسی به عربی
عازف الکمنجة
-
سَل(ه)،()بستن
لهجه و گویش تهرانی
رویه،خاک سفت روی زمین کشاورزی پس از آبیاری
-
سل گلو اکه
واژهنامه آزاد
(تالشی عنبرانی) سرگین غلطان.
-
جستوجو در متن
-
مهمانی کردن از
دیکشنری فارسی به عربی
سل
-
بی بسیج کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سل
-
مات و متحیر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سل
-
مشغول کردن
دیکشنری فارسی به عربی
استخدام , سل
-
پذیرایی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سل , مرحبا , منتجع
-
سرگرم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رجاء , رياضة , سل
-
قبول کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اتفاقية , اقبل , تبن , ترخيص , سل
-
gelation 2
ژل کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] تشکیل دادن ژل از سُل
-
جذب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اجذب , اسفنج , امتص , سل , مغناطيس ، إِجْتِذابٌ
-
ثابت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اثبت , احکام , انجماد , تحققه , دليل , سل , عقد