کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سلیس
/salis/
معنی
۱. شیوا؛ فصیح.
۲. = سَلِس
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
روان، نرم ≠ پیچیده، معقد
دیکشنری
fluent, smooth, limpid, liquid, perspicuous, silver-tongued
-
جستوجوی دقیق
-
سلیس
واژگان مترادف و متضاد
روان، نرم ≠ پیچیده، معقد
-
سلیس
لغتنامه دهخدا
سلیس . [ س َ ] (معرب ، اِ) لاتینی «سیلیس ، سیلیسیوم » . سیلیس . دزی «سلیس » را با تردیدی نقل و آنرا (نام گیاهی ) ترجمه کرده و نوعی از (عینون ) دانسته است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). به معنی سلسیس است که سنگ پا باشد و آن نوعی از سنگ متخلخل است . (...
-
سلیس
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] (ص .) نک سلس .
-
سلیس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی: سلس] salis ۱. شیوا؛ فصیح.۲. = سَلِس
-
سلیس
دیکشنری فارسی به عربی
خصلة , سائل , سهل , طليق , ناعم
-
سلیس
واژهنامه آزاد
روان
-
سلیس
واژهنامه آزاد
روان (مانند فارسی سلیس)
-
واژههای مشابه
-
سلیس بودن
دیکشنری فارسی به عربی
تدفق
-
سلیس وشیوا
دیکشنری فارسی به عربی
معقد
-
سلیس و روان
فرهنگ گنجواژه
روان.
-
واژههای همآوا
-
ثلیث
لغتنامه دهخدا
ثلیث . [ ث َ ] (ع اِ) سه یک . این وزن در اعداد دیگر هست چون نصیف و سبیع و ثمین ، و ابوزید خمیس و ثلیث را منکر شده است .
-
ثلیث
لغتنامه دهخدا
ثلیث . [ ث ُل ْ ل َ ] (اِخ ) محلی است برراه طی بطرف شام . (مراصد الاطلاع ).