کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سلوب
لغتنامه دهخدا
سلوب . [ س َل ْ ] (ع ص ) ناقه یا زن که بچه ٔ ناتمام افکنده باشد یا آنکه بچه اش مرده باشد. (منتهی الارب ). آن ناقه که بچه می افکند. هنوز تمام ناشده . ج ، سلب ، سلائب . (مهذب الاسماء) (از ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
صلوب
لغتنامه دهخدا
صلوب . [ ص َ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ).
-
ثلوب
لغتنامه دهخدا
ثلوب . [ ث َ ] (ع ص ) بسیار عیب کننده ٔ مردم . ج ، ثُلب .
-
جستوجو در متن
-
سلب
لغتنامه دهخدا
سلب . [ س ُ ل ُ ] (ع ص ) نخل سلب ؛ خرمابنی که باردار نباشد. (ناظم الاطباء): شجر سلب ؛ درخت بی برگ یا برگ و شاخ . (ناظم الاطباء). ج ِ سلاب ، سلوب ، سلیب ، سالب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).