کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلنطع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سلنطع
لغتنامه دهخدا
سلنطع. [ س َ ل َ طَ ] (ع ص ) درازبالا. (منتهی الارب ). سلنطاع . رجوع به سلنطاع شود.
-
جستوجو در متن
-
سلنطاع
لغتنامه دهخدا
سلنطاع . [ س ِ ل ِ ] (ع ص ) مرد درازبالا. (منتهی الارب ). رجوع به سلنطع شود. || دیوانه . (منتهی الارب ). یاوه گو. (ناظم الاطباء). || بیهوش . (منتهی الارب ). || دل شده در سخن خود. (منتهی الارب ).
-
درازبالا
لغتنامه دهخدا
درازبالا. [ دِ ] (ص مرکب ) درازبالای . دراز قد. طویل القامه . آنکه قدی دراز دارد.بلندقد. آخته بالا. کشیده بالا. قددراز. اُسحَلان . أسقف . أسنع. أشجع. أشفع. اَعَم ّ. جُخدُب . جَسرَب . ساطی . سَرجَم . سَرَعرَع . سِرناف . سَطیع. سَفَلَّج . سَکب .سَل...