کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلف سرویس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سلف سرویس
/selfservis/
معنی
رستورانی که پیشخدمت نداشته باشد و خود مشتریان آنچه را که میخواهند بردارند و پولش را به صندوق بدهند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
self-service
-
جستوجوی دقیق
-
سلف سرویس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: self-service] selfservis رستورانی که پیشخدمت نداشته باشد و خود مشتریان آنچه را که میخواهند بردارند و پولش را به صندوق بدهند.
-
واژههای مشابه
-
سَلَفَ
فرهنگ واژگان قرآن
قبلاً انجام داده
-
سِلف
لهجه و گویش تهرانی
تفاله و باقیمانده صاف کرده و جوشانده چیزی است.
-
بیع سلف
واژهنامه آزاد
از نوع دوم خرید و فروشی است که در آن مبیع مدت دار بوده و ثمن حاضر است و منظور از آن پیش خرید محصولات تولیدی به قیمت معین و باتوجه به ضوابط شرعی است.
-
خلفاً عن سلف
لغتنامه دهخدا
خلفاً عن سلف . [ خ َ ل َ فَن ْ ع َ س َ ل َ فِن ْ ] (ع ق مرکب ) پشت در پشت . پدر در پدر. (یادداشت بخط مؤلف ) : از آن روز الی یومنا هذا نهاراً و جهاراً خلفاً عن سلف ایشان را لعنت می کنند. (کتاب النقض ).
-
سَلَف خر،()ی
لهجه و گویش تهرانی
فردی که محصولات کشاورزی را پیش خرید میکند.
-
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
دیکشنری فارسی به عربی
دب
-
جستوجو در متن
-
self-service
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلف سرویس، خود زاوری، خود یاوری، کمک بوسیله خود شخص، تهیه و انتخاب غذا توسط خود شخص