کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آهن سلب
لغتنامه دهخدا
آهن سلب . [ هََ س َ ل َ ] (ص مرکب ) آنکه سلب از آهن دارد : جائی که برکشند مصاف از پس مصاف وآهن سلب شوند یلان از پس یلان .فرخی .
-
پیروزه سلب
لغتنامه دهخدا
پیروزه سلب . [ زَ / زِ س َ ل َ ] (ص مرکب ) دارای پوششی برنگ فیروزه : تا عرض دهد لشکر پیروزه سلب رابر پشته و بالای زمین راجل و راکب .سوزنی .
-
دیبا سلب
لغتنامه دهخدا
دیبا سلب . [ س َ ل َ ] (ص مرکب ) با سلب دیبا.با پوشش دیبا. که جامه ای از دیبا دارد : آسمان دیبا سلب گشت و هوا عنبر غبارگلستان زرین درخت و آدمی سیمین مکان .فرخی .
-
فیروزه سلب
لغتنامه دهخدا
فیروزه سلب . [ زَ / زِ س َ ل َ ] (ص مرکب ) پیروزه سلب . (فرهنگ فارسی معین ). دارای پوشش فیروزه ای . دارای جامه ٔ آبی یا کبود یا سبز : تا عرض دهد لشکر فیروزه سلب رابر پشته و بالای زمین راجل و راکب .سوزنی .
-
مریخ سلب
لغتنامه دهخدا
مریخ سلب . [ م ِرْری س َ ل َ ] (ص مرکب ) کنایه از لباس سرخ . || کنایه از سرخ پوش . (برهان ) (آنندراج ) : مه مرکب و مشتری شمایل مریخ سلب ، زحل حمایل .خاقانی (تحفة العراقین ص 37).
-
بی سلب
لغتنامه دهخدا
بی سلب . [ س َ ل َ ] (ص مرکب ) (از: بی + سلب ) بی جامه . بی پوشش : بی صورت مبارک تو دنیامجهول بود و بی سلب و زیور. ناصرخسرو.و رجوع به سلب شود.
-
پیروزه سلب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] piruzesalab دارای جوشن یا جامۀ پیروزهرنگ.
-
سلب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امنع
-
سلب مالکیت
دیکشنری فارسی به عربی
ملکية , نزع الملکية
-
سلب آزادی
دیکشنری فارسی به عربی
استلاب الحرّيّة
-
سلب آزادى
دیکشنری فارسی به عربی
استلاب الحرّيّة
-
non-repudiation information
اطلاعات سلب انکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعهاطلاعاتی دربارۀ رویداد یا کنشی که قرار است دربارۀ آن شواهدی تهیه و تأیید شود
-
non-repudiation exchange
تبادل اطلاعات سلب انکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] یک یا چند فرایند ارسال اطلاعات برای انجام فرایند سلب انکار
-
non-repudiation of origin
سلب انکار آغازگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه آغازگر پیام نتواند محتوا و ارسال پیام را انکار کند
-
non-repudiation of knowledge
سلب انکار آگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه گیرندۀ پیام نتواند آگاهی خود را از محتوای پیام انکار کند