کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
non-repudiation of sending
سلب انکار ارسال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه فرستندۀ پیام نتواند ارسال پیام را انکار کند
-
non-repudiation of message creation
سلب انکار پیامدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه هستاری نتواند نوشتن محتوای پیام را انکار کند
-
non-repudiation of delivery
سلب انکار پیامگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه گیرندۀ پیام نتواند دریافت و آگاهی از محتوای پیام را انکار کند
-
non-repudiation of approval
سلب انکار تأیید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه مسئول تأیید محتوای پیام نتواند تأییدِ خود را انکار کند
-
non-repudiation of submission
سلب انکار تحویل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که نشان میدهد پیام را مرجع تحویل دریافت کرده است
-
non-repudiation of transport
سلب انکار حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که مرجع تحویل پیام به آغازگر پیام ارائه میدهد تا تأییدی بر دریافت پیام توسط گیرنده باشد
-
non-repudiation of receipt
سلب انکار دریافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه گیرندۀ پیام نتواند دریافت پیام را انکار کند
-
disfranchisement, disenfranchisement
سلب حق رأی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سلب حق اشخاص حقیقی یا حقوقی در دادن رأی در انتخابات
-
سلب صلا حیت
دیکشنری فارسی به عربی
ابطال
-
از خود سلب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انکر
-
سلب مالکیت کردن از
دیکشنری فارسی به عربی
صادر
-
سلب مصونیت سیاسى
دیکشنری فارسی به عربی
رفع الحصانة الدبلوماسية
-
سلب و ایجاب
فرهنگ گنجواژه
بود و نبود.
-
سلب صلا حیت کردن از
دیکشنری فارسی به عربی
اطرد , عطل
-
واژههای همآوا
-
صلب
واژگان مترادف و متضاد
۱. بردبار، شکیبا، صبور ۲. بردارکشیدن، دارزدن ≠ ناصبور