کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ثلب
لغتنامه دهخدا
ثلب . [ ث ِ ] (اِخ ) نام صحابی است و یا آن تلب است .
-
ثلب
لغتنامه دهخدا
ثلب . [ ث ِ ] (ع اِ) ابن البیطار از قول ابن الوحشیة گوید: ثلب نام عربی نباتی است خودرو در کنار جویبارها و اطراف آبها و آن برگهای طویل شبیه ببرگهای آزاد درخت دارد به ارتفاع دو قامت و چوبش شبیه لحبة التیس و گرم و خشک است برگ خشک شده و مسحوق وی را چون د...
-
ثلب
لغتنامه دهخدا
ثلب . [ ث ُ ] (ع اِ) ج ِ ثلوب .
-
صلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] salb ۱. مصلوب کردن؛ به دار آویختن؛ به دار زدن؛ کسی را بر دار کشیدن.۲. درآوردن چربی و مغز استخوان.۳. بریان کردن گوشت.
-
صلب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: اَصلاب] solb ۱. شدید؛ قوی؛ سخت؛ درشت.۲. (اسم) استخوان پشت؛ تیرۀ پشت؛ کمر.۳. (اسم) [مجاز] نسل و اولاد.
-
صُّلْبِ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت
-
صلب
واژهنامه آزاد
(صُلب) جسم جامدِ سفت و محکم (Rigid body) به سیستمی گفته می شود که شامل تعداد زیادی ذرات ثابت است که فاصلهٔ آنها از یکدیگر نیز همواره ثابت است. این فاصله حتی در صورتی که به جسم نیرویی وارد شود و یا حرکت کند ثابت می ماند. دنیای پیرامون ما سرشار از اجسا...
-
جستوجو در متن
-
استلاب الحرّيّة
دیکشنری عربی به فارسی
سلب آزادى , سلب آزادي
-
expropriating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلب مالکیت، سلب مالکیت کردن از، مصادره کردن، از تملک در اوردن
-
ام
لغتنامه دهخدا
ام . [ اَ ] (پیشوند) اَن . علامت سلب است در مثال امرد و انبره بمعنی شتر بی مو، مثل این است که یکی سلب مرد و دیگری سلب بَرَگی است . (یادداشت مؤلف ).
-
نزع الملکية
دیکشنری عربی به فارسی
سلب مالکيت
-
divestitures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگذاری، سلب
-
disclaimant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلب مسئولیت
-
expropriatory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلب مالکیت
-
مسلوب الاختیار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] maslubol'extiyār آنکه اختیار را از او سلب کرده باشند.