کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلامت باروری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سلامت باروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ← سلامت زادآوری
-
واژههای مشابه
-
health system
نظام سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] کلیۀ سازمانها و سازوکارها و برنامهها و خدمات و منابع که در یک منطقۀ جغرافیایی بهطور مستقیم بر سلامت افراد و جامعه مؤثر هستند
-
health need
نیازهای سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] آنچه برای سلامت و راحتی و آسایش فرد ضروری است
-
health technology
فنّاوری سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] تجهیزات ویژه شامل ابزارهای رایانهای و الکترونیکی و مکانیکی که در افزایش توانایی و اثربخشی مداخلات تشخیصی و درمانی به کار میآیند
-
health management
مدیریت سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] بهکارگیری بیشینۀ منابع محدود برای دستیابی به اهداف سلامت در سطح فردی یا همگانی
-
health status
وضعیت سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] درجۀ توانایی فرد در کارکرد جسمی و روانی و اجتماعی با کمک نظام مراقبت سلامت یا بدون آن
-
health personnel
کارکنان سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] افراد شاغل در بخش سلامت فارغ از نوع و رشتۀ آموزشی، وضعیت استخدامی، نوع فعالیت صف یا ستاد و محل فعالیت آنها اعم از دولتی و خصوصی
-
سلامت باشید
فرهنگ واژههای سره
پاینده باشید، زنده باشید
-
سلامت جو
لغتنامه دهخدا
سلامت جو. [ س َ م َ ] (نف مرکب ) آنکه براه سلامت رود. (فرهنگ فارسی معین ). || صلح جوی و آرامش طلب . (فرهنگ فارسی معین ).
-
سلامت جویی
لغتنامه دهخدا
سلامت جویی . [ س َ م َ ] (حامص مرکب ) صلح جویی و آرامش طلبی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
سلامت رو
لغتنامه دهخدا
سلامت رو. [ س َ م َ رَ / رُو ] (نف مرکب ) آنکه در نظام امور خانه راه اعتدال رود و اسراف نورزد. (فرهنگ فارسی معین ). آنکه در نظام امور خانه اعتدال نماید و اسراف نورزد و کفایت شعار باشد. (آنندراج ). با اعتدال و صرفه جو و با عقل معاش . (ناظم الاطباء). |...
-
سلامت روی
لغتنامه دهخدا
سلامت روی . [ س َ م َ رَ ] (حامص مرکب ) صرفه جویی واعتدال و کم خرجی . (ناظم الاطباء). || نظم و انتظام در معیشت و امور زندگانی . (ناظم الاطباء).
-
سلامت طلبی
لغتنامه دهخدا
سلامت طلبی . [ س َ م َ طَ ل َ ] (حامص مرکب ) طلب کردن سلامتی : صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظهرچه کردم همه از دولت قرآن کردم .حافظ.
-
سلامت کوچه
لغتنامه دهخدا
سلامت کوچه . [ س َ م َ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) استحکامات لشکری و جنگی . (ناظم الاطباء). مورچال . (آنندراج ).