کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلامتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سلامتی
مترادف و متضاد
بهبودی، تندرستی، صحتمزاج، عافیت ≠ بیماری
برابر فارسی
تندرستی، بهزیست
دیکشنری
condition, healthiness
-
جستوجوی دقیق
-
سلامتی
واژگان مترادف و متضاد
بهبودی، تندرستی، صحتمزاج، عافیت ≠ بیماری
-
سلامتی
فرهنگ واژههای سره
تندرستی، بهزیست
-
سلامتی
لغتنامه دهخدا
سلامتی . [ س َ م َ ] (حامص ) عافیت و تندرستی . (ناظم الاطباء) : تا به تازه گشتن اخبار سلامتی خان ... لباس شادی پوشم . (تاریخ بیهقی ). || شفای از بیماری . (ناظم الاطباء). || رستگاری . (ناظم الاطباء). || امنیت . (ناظم الاطباء) : من ندیدم سلامتی ز خسان ...
-
واژههای مشابه
-
سر سلامتی، سر سلامتی دادن
لهجه و گویش تهرانی
سلامتی ،به کسی امید سلامتی دادن
-
گشت سلامتی
لغتنامه دهخدا
گشت سلامتی . [ گ َ ت ِ س َم َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از خراج باشد که قاضیان هنگام مداورت از رعایا برگیرند. (آنندراج ).
-
چاق سلامتی
لهجه و گویش تهرانی
احوال پُرسی
-
چاق سلامتی
واژهنامه آزاد
حال و احوال کردن/احوال پرسی
-
سر( و) سلامتی
فرهنگ گنجواژه
تندرستی.،()دادن=تسلا دادن
-
سلامتی و عاقبت به خیری
فرهنگ گنجواژه
پایان خوب.
-
جستوجو در متن
-
cheers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به سلامتی، به سلامتی!
-
elengeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلامتی
-
heathwort
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلامتی
-
wellmen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلامتی