کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلاتة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سلاتة
لغتنامه دهخدا
سلاتة. [ س ُ ت َ] (ع اِ) آنچه از چیزی برآورده و دور کرده شود مانند آب و جز آن از جوانب کاسه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هرچیز که بردارند و دور کنند مانند آب از اطراف ظرف . (ناظم الاطباء). || آنچه بلیسند از کاسه . آنچه به انگشت برگیرند و بلیسند. (ناظ...
-
واژههای همآوا
-
سلاطة
لغتنامه دهخدا
سلاطة. [ س َ طَ ] (ع مص ) دراززبان شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). || درازدست و چیره شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
سلاست
لغتنامه دهخدا
سلاست . [ س َ س َ ] (ع مص ) نرم و آسان و هموار شدن . (غیاث ) (آنندراج ). همواری و روانی و آسانی و نرمی و ملایمت و روشنی و رونق و صفا. (از ناظم الاطباء). سلاتة. رجوع به ذیل همین کلمه شود : و سلاست آب زلال و لطافت باد شمال . (سندبادنامه ص 180). || روان...