کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سقلمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سقلمه
/soqolme/
معنی
ضربهای که با مشت بسته به پهلوی کسی بزنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
box, bust, dig, nudge, poke, punch
-
جستوجوی دقیق
-
سقلمه
لغتنامه دهخدا
سقلمه . [ س ُ ق ُ م َ / م ِ ] (ترکی ، اِ) ضربه ای که با نوک ابهام زنند آنگاه که انگشتان را فراهم آرند. مشت گره کرده برای زدن کسی . (یادداشت مؤلف ).- سقلمه خوردن .- سقلمه زدن .
-
سقلمه
فرهنگ فارسی معین
(سُ قُ مَ یا مِ) [ تر. ] (اِ.) = سقرمه : ضربتی که با مشت به پهلوی کسی زنند.
-
سقلمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹سغلمه› [عامیانه] soqolme ضربهای که با مشت بسته به پهلوی کسی بزنند.
-
سقلمه
دیکشنری فارسی به عربی
وکزة
-
سقلمه
لهجه و گویش تهرانی
بغل دستی را با ضربه خفیف آگاه کردن
-
واژههای مشابه
-
سُقُلمَه
لهجه و گویش بختیاری
soqolma مشتِ بسته.
-
سُقُلمه
لهجه و گویش تهرانی
زدن مشت بسته ( انگشت شصت میان انگشت دوم و سوم )به پهلو
-
سُقُلمه
لهجه و گویش تهرانی
نخاله گچ
-
سقلمه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
وکزة
-
سُقُلمه زدن
لهجه و گویش بختیاری
soqolma zadan سقلمه زدن، با مشت به بدن کسى زدن.
-
شاف و سقلمه کردن
لغتنامه دهخدا
شاف و سقلمه کردن . [ ف ُ س ُ ق ُ م َ / م ِ ک َ دَ] (مص مرکب ) در تداول عامه داروهای بسیار حاد برای دفع فضول خوردن یا خورانیدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
شاف و سقلمه
لغتنامه دهخدا
شاف و سقلمه . [ ف ُ س ُ ق ُ م َ / م ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول عامه ، داروهای استعمال کردنی . رجوع به شاف و سقلمه کردن شود.
-
به کفل کسی سقلمه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
اوزة