کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cequi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیه
-
سفاه
لغتنامه دهخدا
سفاه . [ س ِ ] (ع ص ، اِ) جمع سفیه . رجوع به سفیه شود.
-
تسفیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasfih کسی را به نادانی نسبت دادن؛ سفیه شمردن.
-
daffier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنده دار، سفیه، احمق
-
daffiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفاعی، سفیه، احمق
-
خُل مشنگ،خُل مَدَنگ
لهجه و گویش تهرانی
سفیه، کم عقل
-
خُل و دیوانه
لهجه و گویش تهرانی
سفیه، کم عقل
-
کمهوش
واژگان مترادف و متضاد
ابله، بله، بیفراست، خرفت، دنگ، سفیه، سفیه، کودن، کوردل، گول، نادان ≠ باهوش
-
ذکی
واژگان مترادف و متضاد
زیرک، عاقل، هوشمند، هوشیار، ≠ سفیه
-
idiot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادم سفیه و احمق، خرفت، لاده
-
خُل و چِل
لهجه و گویش تهرانی
سفیه، کم عقل،کم خرد
-
سفهاء
فرهنگ فارسی معین
(سُ فَ) [ ع . ] (اِ.) جِ سفیه .
-
idiots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احمق ها، ادم سفیه و احمق، خرفت، لاده
-
کِلْهِیْر
لهجه و گویش گنابادی
kelheyr در گویش گنابادی به معنی نادان و سفیه و محجور میباشد.
-
خُلّ
لهجه و گویش تهرانی
کج، نادرست، خول .سفیه کم عقل.نیم دیوانه