کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سفیف
لغتنامه دهخدا
سفیف . [ س َ ] (ع اِ) تنگ پالان شتر. || نام شیطان . || نام گیاهی است . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
سفیف
لغتنامه دهخدا
سفیف . [ س َ ] (ع مص ) پشت پریدن مرغ و مرور کردن بر روی زمین و رفتن . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
صفیف
لغتنامه دهخدا
صفیف . [ ص َ ] (ع ص ، اِ) گوشت به سیخ درکشیده جهت بریانی . (منتهی الارب ). ما صف من اللحم علی الجمر لیشوی . (بحر الجواهر). گوشت نمک سوده . (مهذب الاسماء). گوشت که بر ریگ تافته بریان کنند. || چیزی که در آفتاب گذارند تا خشک شود یا بر خدرک آتش نهند تا ک...
-
جستوجو در متن
-
Sapphic ode
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپی سفیف
-
شیطان
لغتنامه دهخدا
شیطان . [ ش َ ] (اِخ ) ابلیس . (ناظم الاطباء). (از ماده ٔ شطن شطوناً، یعنی دور شد دور شدنی ) و وجه تسمیه آن است که از درگاه حضرت آفریدگار مطلق رانده شده است . برخی گفته اند از ماده ٔ شاط شیطاً می باشد که به معنی هلاک شدن است ، بنابراین وزن آن فعلان ا...