کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفیدک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سفیدک
/sefidak/
معنی
از آفتهای قارچی که در گیاههای جالیزی مانند خیار و خربزه و طالبی و درختان میوهدار مانند هلو و انگور تولید میشود و خسارت بسیار وارد میسازد.
فرهنگ فارسی عمید
فعل
بن گذشته: سفیدک زد
بن حال: سفیدک زن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سفیدک
لغتنامه دهخدا
سفیدک . [ س َ / س ِ دَ ] (اِ) کره . کرج . کپک . قسمی از آفت درخت . قسمی از آفت رز. (یادداشت مؤلف ). || سپیدی زائد که بر جامه نیک ناشسته و نان مانده و امثال آن پیدا آید و با زدن صرف شود. (یادداشت مؤلف ).
-
mildew
سفیدک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی که در آن عامل بیماری بهصورت پوششی سفید در سطح گیاه نمایان میشود
-
سفیدک
فرهنگ فارسی معین
(س دَ) (اِ.) 1 - نوعی بیماری قارچی که در آغاز لکه های کوچک سفیدی به طور پراکنده روی برگ به وجود می آید و تدریجاً تمام برگ و گاه سطح ساقة گیاه را می پوشاند. 2 - دانه های بسیار ریز سفیدی که بر روی چیزی ظاهر می شود.
-
سفیدک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) sefidak از آفتهای قارچی که در گیاههای جالیزی مانند خیار و خربزه و طالبی و درختان میوهدار مانند هلو و انگور تولید میشود و خسارت بسیار وارد میسازد.
-
سفیدک
لهجه و گویش تهرانی
نمک عرق روی جامه،شورک
-
واژههای مشابه
-
powdery mildew
سفیدک پودری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی سفیدک که در آن قارچ بهصورت پوششی سفید و پودری در سطح گیاه ظاهر میشود
-
fat bloom
سفیدک چرب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نقصی در شکلات که بهصورت لکههای سفید بلوری بر روی سطح شکلات ظاهر میشود
-
sugar bloom
سفیدک شکری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نقصی در شکلات، که بهصورت برنهشت بلورهای شکر بر روی سطح شکلات ظاهر میشود و ناشی از رطوبت بالا است
-
chocolate bloom
سفیدک شکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] لکههای سفید که بر روی شکلات به وجود میآید و موجب کدری آن میشود
-
downy mildew
سفیدک کرکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی سفیدک که در آن قارچ بهصورت پوششی کرکمانند در سطح گیاه ظاهر میشود و ممکن است سفید یا خاکستری یا صورتی یا بنفش باشد
-
جستوجو در متن
-
شورک، شورک زدن
لهجه و گویش تهرانی
نمک عرق روی جامه،سفیدک ،سبوس مو
-
سفیدمیر
لغتنامه دهخدا
سفیدمیر. [ س َ / س ِ ](اِ مرکب ) بیماری در کرم ابریشم . (یادداشت مؤلف ). سفیدک . سپیدمیر. سپیدک .
-
scurf
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکارلت، شوره سر، سبوسه، پوسته، وازده اجتماع، سعفه، سفیدک زدن، با شوره پوشاندن، زدودن