کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفلیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سفلیس
/seflis/
معنی
= سیفلیس
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آتشک، کوفت
برابر فارسی
آتشَک
دیکشنری
syphilis
-
جستوجوی دقیق
-
سفلیس
واژگان مترادف و متضاد
آتشک، کوفت
-
سفلیس
فرهنگ واژههای سره
آتشَک
-
سفلیس
لغتنامه دهخدا
سفلیس . [ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) مرضی عفونی و ساری که به ارث بطور مادرزادی به افراد منتقل میشود. عامل این ناخوشی باسیلی است مارپیچی بنام ترپونم پال این مرض بطور مستقیم از افراد مبتلی به افراد سالم قابل سرایت است . کوفت . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به...
-
سفلیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: syphilis] (پزشکی) seflis = سیفلیس
-
جستوجو در متن
-
کوفت و ماشرا
فرهنگ گنجواژه
سفلیس
-
کوفت و ماشرا
فرهنگ گنجواژه
سفلیس.
-
کوفت،کوفت کاری
لهجه و گویش تهرانی
سفلیس
-
آتیشک،()به جان گرفته
لهجه و گویش تهرانی
کوفت،سفلیس
-
آتشک
لهجه و گویش تهرانی
کوفت ،سفلیس،نوعی بیماری درختان
-
ماشرا،کوفت و ماشرا
لهجه و گویش تهرانی
نوعی خوره، نوعی بثورات روی پوست،سفلیس
-
کوفت کاری
لهجه و گویش تهرانی
سفلیس کشنده،به عنوان ناسزا گفته میشود
-
کوفت کاری
لهجه و گویش تهرانی
نوع خطرناک سفلیس که میکشد.
-
lues
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوس، سیفلیس، طاعون، کوفت، سیفیلیس، سفلیس
-
آتشک
فرهنگ فارسی معین
(تَ شَ)(اِمر.)1 - آبلة فرنگی ، سفلیس ، کوفت . 2 - کرم شب تاب .