کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفرنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سفرنه
لغتنامه دهخدا
سفرنه . [ س ُ ف َ ن َ / ن ِ ] (اِ) خارپشت .(آنندراج ). رجوع به سفر، سغر، سکرنه و سغرنه شود.
-
جستوجو در متن
-
سفر
لغتنامه دهخدا
سفر. [ س ُ ف ُ / س ُ ف َ ] (اِ) مصحف «سغر». (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سیخول که خارپشت بزرگ باشد. صاحب مؤید الفضلاء میگوید که این لغت سغر است و تصحیف خوانی شده است . (برهان ). جانوری است که این سیخهای ابلق در پشتش باشد و آن را سفر و سفرنه و سکر و...