کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سغم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سغم
لغتنامه دهخدا
سغم . [ س َ ] (ع مص ) جماع کردن جاریه را یا آنکه اندر بردن و بیرون آوردن تا انزال نکند. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || فربه وبناز پرورده گردیدن غلام . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
سغم
لغتنامه دهخدا
سغم . [ س َ غ ِ ] (ع ص ) بدخوار. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
سقم
واژگان مترادف و متضاد
۱. خطا، کذب، نادرستی ≠ صحت ۲. بیماری، مرض، ناخوشی ≠ صحت
-
سقم
لغتنامه دهخدا
سقم . [ س َ / س ُ / س َ ق َ ] (ع مص ، اِمص ) بیماری . (غیاث ) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (دهار) (مهذب الاسماء). بیمار شدن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) : فسونگر بگفتار نیکو همی برون آرد از دردمندان سقم . نا...
-
سقم
فرهنگ فارسی معین
(سُ قْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بیمار بودن . 2 - نادرست بودن . 3 - (اِ مص .) بیماری ، مرض .
-
ثغم
لغتنامه دهخدا
ثغم . [ ث َ غ ِ ] (ع ص ، اِ) سگ گزنده و شکاری . || سگ خوگر.
-
سقم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمع: اَسقام] soqm ۱. مرض؛ بیماری.۲. [مقابلِ صحت] ناصحیح بودن؛ نادرستی.
-
جستوجو در متن
-
اسغام
لغتنامه دهخدا
اسغام . [ اِ ] (ع مص ) بسیار اذیت رسانیدن به دل . بسیار اذیت رسانیدن دل کسی را. || اُسغم الغلام ُ (مجهولاً)؛ ای سُغم َ؛ فربه و بنازپرورده گردید. (از منتهی الارب ).