کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سعبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صابر
لغتنامه دهخدا
صابر. [ب ِ ] (اِخ ) شیخ طوسی گوید: وی از اصحاب صادق است و شعیب حداد از او روایت کند. (تنقیح المقال ج 2 ص 90).
-
صعبر
لغتنامه دهخدا
صعبر. [ ص َ ب َ ] (ع اِ) درختی است مانا به کُنار. (منتهی الارب ). درختی است . (مهذب الاسماء).
-
ثابر
لغتنامه دهخدا
ثابر. [ ب ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ثبر.
-
سابر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sabre] (ورزش) sābr ۱. شمشیری به طول ۱۰۵ سانتیمتر و وزن ۵۰۰گرم که طول تیغۀ آن ۸۸ سانتیمتر است.۲. رشتهای در شمشیربازی که ضربههای آن در قسمتهای بالای بدن قابل قبول است.
-
صابر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sāber شکیبا؛ بردبار.
-
صابر
واژهنامه آزاد
از القاب خداوند ، صبور ، با گذشت
-
جستوجو در متن
-
سعبره
لغتنامه دهخدا
سعبره . [ س َ ب َ رَ ] (ع ص ) رجوع به سعبر شود.