کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سعادتمند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سعادتمند
/sa'ādatmand/
معنی
نیکبخت؛ خوشبخت؛ بختیار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بختیار، خوشبخت، سعید، کامکار، کامیاب، نیکبخت ≠ بیاقبال، بیطالع، شوربخت ≠ شقی، شقاوتمند
دیکشنری
auspicious, beatific, blissful
-
جستوجوی دقیق
-
سعادتمند
واژگان مترادف و متضاد
بختیار، خوشبخت، سعید، کامکار، کامیاب، نیکبخت ≠ بیاقبال، بیطالع، شوربخت ≠ شقی، شقاوتمند
-
سعادتمند
فرهنگ فارسی معین
(سَ دَ مَ) [ ع - فا. ] (ص مر.) نیکبخت ، خوشبخت .
-
سعادتمند
لغتنامه دهخدا
سعادتمند. [ س َ دَ م َ ] (ص مرکب ) خوشبخت . سبک بخت . اقبالمند : نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارندجوانان سعادتمند پند پیر دانا را. حافظ.وبس متکلم و از اهل جدل و مباحثه بوده و نیک بخت و سعادتمند. (تاریخ قم ص 233). فرزند سعادتمندش از منزل نرمکی...
-
سعادتمند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] sa'ādatmand نیکبخت؛ خوشبخت؛ بختیار.
-
سعادتمند
دیکشنری فارسی به عربی
سعيد
-
جستوجو در متن
-
blissom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سعادتمند
-
benedictional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سعادتمند
-
suasionist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سعادتمند
-
sairly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سعادتمند
-
blissfully
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سعادتمند
-
فرخنده حال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] farxondehāl نیکوحال؛ سعادتمند.
-
نیک روز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹نیکوروز› [قدیمی، مجاز] nikruz خوشبخت؛ سعادتمند.
-
blissful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سعادتمند، خوش
-
سعاد
واژهنامه آزاد
سعادتمند،خوشبخت