کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سطور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سطور
/sotur/
معنی
= سطر
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سطرها، خطها، رجها، ردیفها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سطور
واژگان مترادف و متضاد
سطرها، خطها، رجها، ردیفها
-
سطور
فرهنگ فارسی معین
(سُ) [ ع . ] (اِ.) جِ سطر.
-
سطور
لغتنامه دهخدا
سطور. [ س ُ ] (ع اِ) ج ِ سطر. (دهار) (آنندراج ).
-
سطور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سطر] sotur = سطر
-
واژههای همآوا
-
ستور
واژگان مترادف و متضاد
انعام، چارپا، حیوان، بارکش، دواب (اسب، قاطر، الاغ، یابو ) ≠ دد، وحش
-
ستور
لغتنامه دهخدا
ستور. [ س ُ ] (اِ) پهلوی «ستور» (اسب )، اوستا «سته اوره » ، سانسکریت «ستهااورین » (بار اسب ، بار ورزاو)، استی «ستورت آ» (حیوان خانگی )، کردی زازا عاریتی دخیل «استور» ، شغنی «ستور» ، سریکلی «ستائور وستائر» (حیوان بارکش ، ورزاو بالغ)، یغنویی «سوتور» (گ...
-
ستور
لغتنامه دهخدا
ستور. [ س ُ ] (ع اِ) ج ِ ستر : که مثال چنان خصمی که ضعیف شده باشد و ستور تواری و استخفا بر وی حال فرو گذاشته . (جهانگشای جوینی ). رجوع به ستر شود. || (اصطلاح عرفان ) اختصاص دارد بهیاکل مدنیة انسانیه که افکنده شده اند بین غیب و شهادت و میان خالق و مخل...
-
ستور
فرهنگ فارسی معین
(سُ) [ په . ] (اِ.) چهارپا، حیوان بارکش .
-
صطور
لغتنامه دهخدا
صطور. [ ص ُ ] (ع اِ) ج ِ صطر است . رجوع به صطر شود.
-
ستور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: stōr] ‹استور› (زیستشناسی) [قدیمی] sotur حیوان چهارپا که سواری بدهد یا بار ببرد مانند اسب و استر؛ چهارپا؛ چارپا؛ چاروا.
-
ستور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سِتْر] [قدیمی] sotur = سِتْر
-
جستوجو در متن
-
hereinafter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بعد از آن، از این پس، در سطور بعد، بعد از این
-
interlinear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بین خطی، مدرج در میان سطور، دارای میان نویسی