کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سطوح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سطوح
/sotuh/
معنی
= سطح
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. سطحها
۲. جوانب، جنبهها، ابعاد، بعدها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سطوح
واژگان مترادف و متضاد
۱. سطحها ۲. جوانب، جنبهها، ابعاد، بعدها
-
سطوح
فرهنگ فارسی معین
(سُ) (اِ.) جِ سطح .
-
سطوح
لغتنامه دهخدا
سطوح . [ س ُ ] (ع اِ) ج ِ سطح : نه طول است او را نه عرض و نه عمق نه اندر سطوح و نه در انتهاست . ناصرخسرو.و سطوح او را بگچ و مهره مصقل گردانیدند. (سندبادنامه ص 64). رجوع به سطح شود.
-
سطوح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سطح] sotuh = سطح
-
واژههای مشابه
-
astigmatic surfaces
سطوح آستیگمات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دو سطح حاوی دو کانون سامانۀ آستیگمات که عمود بر محور اپتیکی آن هستند
-
ذوثمانیة سطوح
لغتنامه دهخدا
ذوثمانیة سطوح . [ ث َ نی ی َ ت َ س ُ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) صاحب هشت سطح . خداوند هشت روی . هشت وجهی .
-
ذوستة سطوح
لغتنامه دهخدا
ذوستة سطوح . [ س ِت ْ ت َ ت َ س ُ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) صاحب شش سطح . خداوند شش روی . شش وجهی .
-
ذواربعة سطوح مثلثه
لغتنامه دهخدا
ذواربعة سطوح مثلثه . [ اَ ب َ ع َ ت َ س ُ ح ِ م ُ ث َل ْ ل َ ث َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) حجمی دارای چهار سطح مثلث . چهار وجهی . ذواربعة سطوح مثلثه
-
حجاری کردن روی سطوح و ستونها
دیکشنری فارسی به عربی
اخطب
-
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی
دیکشنری فارسی به عربی
مظهر
-
اتصال و پیوستگی غیر طبیعی سطوح در اماس
دیکشنری فارسی به عربی
التصاق
-
واژههای همآوا
-
ستوه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خسته، درمانده ۲. ملول ۳. رنجور
-
ستوح
لغتنامه دهخدا
ستوح . [ ](اِخ ) نام قلعه ای است ازاعمال فارس : و حصاری دیگر به قهر بستد که آن را ستوح گویند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 115).